-
جمعه
جمعه 4 خرداد 1403 03:57
یکی از چیزایی که دلم نمیخاد پیش کسی درد دل کنم یا از احساساتم بگم اینه که بعدش بهم میگن پریود شدی؟ یا اگه این حرف رو نزنه حتما حرفم رو میبره به همه پخش میکنه ..یا میگه اخی یه جوری رفتار میکنند انگار توی این دنیا هیچ چیز ناراحت کننده ای نیست و اگه از چیزی ناراحت بشی و مشکلی باشه که نتونسته باشی که حل کنی بخاطر اینه که...
-
سرگیجه
سهشنبه 1 خرداد 1403 15:56
به مورچه گفتم یه دار گلیم با وسایلی که داره درست کنه با وسایلی که دارم یه گلیم کوچیک ببافم . دیروز هم دانشگاه کلاس ریاضی داشتم هیچی نمیفمیدم یعنی واقعن هیچی کل کلاس نمیفمید اونقدر استاد ریاضی درس رو پیچیده توضیح میده مشکلش اینه که میاد درباره اثبات یه فرمول صحبت میکنه نصف بیشتر وقت میره درحالی که اثباتش تو امتحان...
-
روحشون شاد
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 13:15
روح تمام انسان هایی که از اولین دوره هایی که ایران شروع به شکل گرفتن کرد مادها و پارس ها و پارت ها و هخامنشیان و ساسانیان و .........تا به الان این دوران که برای حفظ ایران بزرگی ایران و مردمش تلاش کردن و در مسیر ابادانی کشور جان شون رو از دست دادن شاد باشه . دست تک به تک شون رو میبوسم . با اینکه میدونم گرونی هست با یا...
-
اتفاق ۲
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 01:59
از عصر که متوجه شدم بالگرد رییس جمهور دچار مشکل شده اعصابم خراب شده دیگه میخام بزنم زیر گریه خیلی آدم های بیشعور تو اینستا دارند شادی میکنند به نظر من از خیلی های دیگه بهتر داره کار میکنه . خیلی تلاش میکرد متاسفانه خیلی ها متوجه نمیشن که این شبکه های ماهواره دشمن ایران هستن و میخان ایران هرج و مرج بشه . ایشالا این...
-
اتفاق
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 00:03
چرا باید رییس جمهور یه کشور بدون اینکه دقت کنند هوا مساعد نیست پرواز کنه ؟؟؟؟ که این اتفاق بیفته یعنی کسی نبوده تدکز بده فعلن امکان پرواز نیست. مگه تیم حفاظت نداره ؟
-
پا درد
شنبه 29 اردیبهشت 1403 02:18
از سه شنبه شب پاهام ورم کرده بود و حسابی درد میکرد و فرداش دانشگاه ورزش داشتیم و مربی هم خیلی حساس هست که غیبت نکنیم یه اسنپ گرفتم و به یه سختی رسیدم باشگاه و اونجا هم نشستم روی سکو و چون شلوغ پلوغه متوجه نمیشه کی داره ورزش میکنه کی ورزش نمیکنه فقط رفتم که تو حضور و غیاب باشم . و کلاس تموم شد به مورچه تماس گرفتم پاهام...
-
روزمرگی
پنجشنبه 27 اردیبهشت 1403 21:10
امروز تا ظهر خوابیدم چون پاهام درد میکرد و نمیتونستم از جام بلند بشم دیگه بیدار شدم دیدم وای چقدر هنوز درد میکنه انگار دارم واریس میگیرم رگ های بنفش و سبز روی پام پیدا شده بود . هنوزم پاهام درد میکنه گوگل کردم بعضی گفته بودن واریس هست بعضی هم نبود اگه رگهای متورم بهتر نشه شنبه برم دکتر نشون بدم . یعنی من از اولش با...
-
365 روز
سهشنبه 25 اردیبهشت 1403 23:50
بالاخره نوبت منم شد یه سال بزرگتر شدم بعضی ها میگن یه سال پیر تر شدم یا یه سال با تجربه تر شدم فقط میدونم تو همه این سالها روزگار یه ادم مریض روحی و جسمی ازم ساخته . امیدوارم با تلاش خودم و لطف خدا از این مشکلات رها بشم و مثل یه کبوتر سفید توی آسمون پرواز کنم . از خدا سلامتی و پول و دلخوش میخام
-
ناباروری
سهشنبه 25 اردیبهشت 1403 03:45
از مورچه متنفرم با اینکه بهش نگفتم با اینکه به روی خودم نمیارم با اینکه الکی میخندم اما ازش متنفرم نه به خاطر توهین تحقیر های که میکنه نه بخاطر زبون درازش نه بخاطر عدم تفاهمی که با هم داریم بخاطر اینکه نمیرفت سرکار و نمیره تا پول دربیاره حداقل حالا که مشکل ناباوری داریم بریم درمان کنیم . هر بار رفتیم با تلاش مالی من...
-
بچه های دانشگاه
یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 02:06
کلاس خیلی خلوته دختر ۴ تا هستیم و بقیه اقا هستن امروز یکی از استاد ها نیومده بود با بچه ها رفتیم پارک نزدیک دانشگاه دو تا متاهلین دو تا هم مجرد یه کم حرف زدن و کلی اصلاعات از زندگیشون دادن نوبت من شد گفتن چند سالته ...جواب ندادم و گفتم من به سنم حساسم چی باید میگفتم اونا اخرای دهه ۷۰ هستن بهشون میگفتم من اول ۶۰ هستم...
-
فرزند خوانده
جمعه 21 اردیبهشت 1403 02:51
سال قبل بنا به دلایلی من دو تا بچه دیدم که نیاز به خانواده داشتن و تقریبا بی سرپرست بودن چهره هاشون توی ذهنم مونده بود . امروز تو اینستا داشتم میچرخید درباره فرزند خوانده سرچ میکردم که دیدم بله اینا از طریق بهزیستی فرزند خوانده شده بودن دقیق همونا بودن خیلی براشون خوشحال شدم . نتونستم کامنت بزارم که خیلی براتون آرزوی...
-
روزمرگی
پنجشنبه 20 اردیبهشت 1403 13:39
خیلی این هفته ناراحت هستم و فکرم در گیر خانواده خسیس هست یاد کارهاشون میافتم اعصابم خراب میشه چقدر اینا زندگی ما ها رو خراب کردن خواهرم و بردارم یه نمه زرنگ تر بودن و پدر و مادرم خیلی نتونستن کاری کنند اما من خیلی سرم کلاه رفته . یادمه وقتی ازدواج کردم یه پولی دست بابام داشتم گفتم پول رو بده لازم دارم هی میگفتم توجه...
-
بوستان
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 14:25
الان تو بوستان بانوان رو صندلی نشستم دانشگاه برا ورزش گفته یه روز بابد بیاییم واحد ورزش رو توی این بوستان البته سالن ورزشی بوستان بگذرونیم که نیم ساعت دیگه شروع میشه از صبح بیرون بودم بعد گفتم سخته برم خونه بعد دوباره بیام بیرون دیگه یکسره اومدم اینجا خیلی جای قشنگی هم هست . هر چی میگذره میبینم امیدم رو بابد از خونه...
-
دانشگاه
دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 13:37
یکی از عقده های من تو ی زندگی نرفتن به دانشگاه بود . توی سن ۱۸ و اینا نتونستم برم چون مجبور بودم برم سرکار بعدن که یا کم پول اومد دستم رفتم دانشگاه علمی کاربردی ثبت نام کردم و صبح ها میرفتم کار از ۳ به بعد هم دانشگاه خوبی علمی کاربردی همینه که خیلی به درد شاغل ها میخوره هم بری سرکار هم درس بخونی با اینکه خسته میشدم...
-
روزمرگی
دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 12:45
رفته بودیم خونه ...... اونجا پسرش از مغازه ش آبمیوه مدل کارخانه ای هست شیشه های کوچیک هست چند تا آورد و کفت میدونستم شما اومدید برای شما اوردم داشتیم چایی میخوردیم گفتیم بزار یخچال بعدن میخوریم دیگه مهمونی تموم شد . و ما از یخچال ابمیوه ها رو برداشتیم و ببریم خونه هامون اون مهمون هم ابمیوه ش رو برداشت صاحب خونه چنان...
-
بخش نظرات
شنبه 15 اردیبهشت 1403 19:28
بالاخره بلد شدم بخش نظرات رو غیرفعال کنم از یه تایمی به بعد هر چی مینوشتم توسط یه سری کاربرمورد توهین و مسخره قرار میگرفتم .خیلی ناراحت میشدم پیام ها توهین آمیز رو میخوندم و چون روحیه م الان حساس شده کلی افسردگی میگرفتم نمیدونستم میشه بخش نظرات رو غیرفعال کرد الان میتونم بهتر بنویسم بدون اینکه مورد قضاوت و توهین قرار...
-
تخریب شخصیتی
پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403 17:41
این هفته دو جا تخریب شخصیتی شدم اول اینکه رفتم دندان پزشکی دکتر وقتی پول گرفت دو روز منو علاف کردن موقع درست کردن کلی بهم غز زد خیلی خیلی زیاد دهنت چرا اینطوره چرا باز نمیکنی دندانها مصیبته هی تهدید میکرد پول نصفش رو بهت برمیگردونم برو یه جا دیگه ادامه کار بده دهنت چرا کوچیکه بازش کن اصل عصب کشی رو هم داده بود یه...
-
پس انداز
سهشنبه 11 اردیبهشت 1403 02:48
باورم نمیشه داره پس اندازم تموم میشه پولی که اصلن نباید خرج میکردم و گذاشته بودم برا عمل هی مجبور شدم خرج کنم اخرین تیر رو هم دندانم درد شدید گرفت مجبور شدم یه مقدارش رو هم یرا دندان درد خرج کنم. چون دیگه تحمل درد دندان رو ندارم. دندانم اون هفته اونقدر درد داشت کلن هر کاری دکتر کرد بی حس نبود جیگرم در اومد بعدن یعنی...
-
شوهر خیالی
جمعه 7 اردیبهشت 1403 01:54
یه آهنگ خیلی احساسی پیدا کردم از نظر من خیلی قشنگ هست خواستم برا مورچه ارسال کنم دلم نبود گفتم مورچه لایق این آهنگ و عشقی که توی این آهنگ هست نیست و براش نفرستادم . توی نی نی سایت یکی نوشته بود کی شوهر خیالی داره ؟ بعد خیلی ها یعنی تقریبا ۵۰ نفر گفته بودن ما شوهر خیالی داریم که خیلی عاشقونه و ال و بل و دیدم من چه عقبم...
-
چه میکنم
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 01:38
دندان درد گرفته بودم شدید در حالی که دیگه تاب و تحملی نداشتم . از بعد از عمل بدنم پوگیده چند تا دندون خراب شدن اونم شدید دیگه بازم مجبور شدم از پس انداز بردارم کلی دنبال دکتر گشتم از این مطب با اون مطب یه دکتر ارزون پیدا کنم متاسفانه از درمانگاه میترسم یه دکتر پیدا کردم نزدیک خونه مون اون یه ملیون از بقیه ارزون تر بود...
-
اردیبهشت عزیز
شنبه 1 اردیبهشت 1403 10:59
بالاخره یکی از بهترین ماه های سال هم اومد تمام اتفاق های خوب توی اردیبهشت برام افتاده همین .... #خدایا_شکر
-
فلافل
سهشنبه 28 فروردین 1403 01:49
عه چه روزگاری شده از ظهر تا شب بیرون بودم بعد گفتم الان برم خونه شام هیچی نیست بخوریم . توی مسیرم یه ساندویچی هست خیلی معروفه و فلافل هاش حرفه ای هست . دو تا فلافل گرفتم و با نوشابه شد ۷۲ تومن یا ۷۵ تومن دقیق یادم نیست . یکی برا خودم یکی برا مورچه و یه نوشابه یه کوچیک گرفتم برا هر دو که نفری یه لیوان کوچیک بخوریم. بعد...
-
دیشب
دوشنبه 27 فروردین 1403 01:32
دیشب قبل نون خ ساعت ده اینا یه آهنگ حماسی عربی از تلویزیون پخش شد درباره غزه و شور و اینا مورچه گفت چی شده ؟سالگرد چیزی هست اخه این آهنگ رو گذاشتن تا یه ساعت بعد اومدم اینترنت و دیدم بله ایران مدسک زده و اون آهنگ داشته ذهن ها رو آماده میگرده برای ایران کشور قشنگم آرزوی صلح میکنم ایران اریایی کشوری که از اجدادم نسل به...
-
تفاوت بین فامیل پدری و مادری
شنبه 25 فروردین 1403 00:54
بین فامیل پدر و مادرم از اول خیلی فاصله بود الانم همینطور با اینکه پدر و مادرم فامیل هستند اما بازم بین خانواده پدری و مادری همیشه تفاوت بوده طایفه پدری اکثرن بیشتر قیافه های زشتی داریم نسل جالبی نبودیم که البته ما هم بیشتر شبیه فامیل پدری هستیم .... نمیخام وصف کنم از بچگی انکار این طایفه مثل کولی ها بودیم چون وضعشون...
-
افکار منفی
جمعه 24 فروردین 1403 21:27
دیشب خواب دیدم رفتیم مسافرت و توی پاساژ بودیم و داشتیم لباس نگاه میکردیم و که گفتن یه جت تو آسمون هست همه رفتن بیرون داشتن آسمون رو نگاه میکردن و که یه دفعه جت نزدیک شد جت جنگی داشت بمب مینداخت پایین و همه هراسان و با دلهره در حال فرار و جیغ و داد و همینطور جت هم یه سمت ما نزدیک میشد. یه خواب وحشتناک که تقصیر افکار...
-
اگه
جمعه 24 فروردین 1403 01:31
اگه یه روزی بچه دار بشم .مال و اموال درست و حسابی ندارم بهش بدم نمیتونم براش خونه بخرم یا ماشین درست حسابی بندازم زیر پاش نمیتونم بفرستمش مدرسه های گرون یا حتی بفرستم خارج درست بخونه. اما اگه بیاد قول میدم تمام تلاشم رو برای شاد بودنش انجام بدم.. قول میدم کمکش کنم هر راهی رو که دوست داره بره و تو کارا کمکش میکنم....
-
تولد
پنجشنبه 23 فروردین 1403 14:10
مورچه گفت خواهرم دعوت کرده فلان جا میایی؟ میدونم تولد دخترشه و میخاد کافه بگیره و اما به مورچه نگفته تولده گفته مهمونیه اما خب منم به روی خودم نیوردم و گفتم کار دارم نمیتونم بیام. بدنم یخ میکنه و استرسی میشم وقتی پای این اتفاق ها میاد وسط وقتی قراره توی یه جا همگی باهم قرار بگیریم . نقاب مهربونی به چهره بزنیم و چرت و...
-
عید فطر
چهارشنبه 22 فروردین 1403 00:08
ماه رمضان هم تموم شد و تبریک به کسایی که اعتقاد دارند و روزه گرفتن . اما چرا عادی نمیشه که دیگه خیلی ها روزه نمیگیرند و همش از ادم سوال میکنند روزه ای؟ این سوال سمی هست رو از من که خیلی میپرسند خب من همیشه سالهای قبل اگه روزه هم نبودم میگفتم بله روزه هستم اما امسال دیگه اگه کسی میپرسید واضح میگفتم نه روزه نیستم....
-
زندگی
سهشنبه 21 فروردین 1403 01:59
یه داستان از زمانی که عقل نداشتم. البته الانم ندارم اما اون موقع تعطیل بودم عاشق یه پسره شده بودم که زیاد ازش اطلاعاتی نداشتم یه اطلاعات محدود بود و که خیلی خوشم اومد و تصمیم گرفتم خودم رو بهش نزدیگ کنم . این مربوط به اوایل جوانی هست . باهاش طی مراحلی دوست شدم . اون تهران بود من شهر خودمون کلی عاشق هم بودیم کلی لاو...
-
زندگی
دوشنبه 20 فروردین 1403 18:16
سال قبل موقعی کا توی بیمارستان بودم و زیر دست دکتر ها موقعی که میخواستم عمل انجام بدم .همش فکر میگردم نکنه این آخرش باشه نکنه تشخیص دکتر ا غلط بشه نکنه توی بیهوشی به هوش نیام و میگفتم نکنه زندگی اینجا برام تموم بشه و من هزار هزار آرزوی که دارم و به امید اونا زندگی میکنم نرسیده بمیرم. بدون اینکه بچه ای داشته باشم. بدون...