اون موقع که میرفتم سرکار بیشتر موقع ها صاحب کار دیر مغازه میاومد.
بعد روبروی مغازه ما یه فروشگاه بود یه خانم جوان توش کار میکرد و من رو صدا میزد برم پیش خودش میگفت بیرون گرمه بیا تو مغازه ما
اینطوری باهاش دوست شدم و گاهی با هم حرف میزدیم .
خیلی از مدل کار کردنش خوشم میاومد خیلی ذوق داشت .
امروز متوجه شدم فوت کرده .
خیلی افسرده شدم .اصلن حس زندگیم رفت.
اونقدر آدم مرتب و منظمی بود .خیلی زحمت کش بود .
همش کار میکرد تا یه لقمه نون حلال ببره خونه .
وای به این دنیای بی رحم
دلم گرفته براش .
خدا رحمتش کنه .
چرا من آگاه نمیشم .
چرا دست از این غیبت هام بر نمیدارم .
چرا از خدا اینقدر دورم
چرا ارزش زندگی رو نمیدونم .
نشستم عضه بچه میخورم و همش ناله میکنم بچه میخام .
یه زندگی بلد نیستم کنم .فقط ناشکری میکنم
خدایا منو ببخش .
کمکم کن آدم سالم و خوبی باشم
قلبم رو سفید کن .
من رو تنها نزار .
من رو تنها نزار
هر زمان فکر کردید
مشکلتان آنقدر بزرگ است
که حتما شما را خواهد کشت
سر برگردانید
و نگاهی به مشکلات پشت سرتان کنید.
تمام مشکلاتی که از سر گذرانده اید
هیچ یک از آنها، شما را نکشت
اما تک تک آنها، باعث شدند
امروز یک آدم قوی تری باشید
پس نترسید
یا پیروزید، یا قوی تر
حالا با این طرز تفکر
می توان گفت پیروز نخواهید شد؟!
از خدا برای همه شما آرامش میخوام ❤️
از روح اجدادم
از روح پدر پدربزرگم
میخام به من دعا کنند .
فردا خواب نمونم میرم سرخاکشون .
میدونم ربطی به جنسیت نداره و هم مردا و هم زن ها در طول تاریخ دچار آسیب بودن
اما زن ها خیلی بیشتر ظلم و ستم کشیدن
قبل از اسلام که دختران را زنده به گور میکردن یعنی من یه درصد بالایی مطمئنم اگه اون زمانها بودیم بابام صد در صد بدون رحم من و خواهرم رو زنده به گور میکرد .
دوباره هورمون هام قاط زده
ریزش مو گرفتم همه جای خونه موهام ریخته
اگه نرم علاج کنم به زودی کچل میشم .
گرچه این وضعیت دشوار است، گرچه حکمت آن را درک نمیکنم، گرچه منصفانه نیست، اما نگرش مثبتم را حفظ میکنم و سرشار از شادی باقی میمانم.
میدانم که این وضعیت نمیتواند مرا به عقب براند. منتظر میمانم تا خداوند مرا به سوی دیگر اوضاع رهنمون سازد که موقعیت بهتری برایم در پی خواهد داشت.
این دعا و آرزو رو برای همه دارم
چیزی که من از زندگی فهمیدم اینه که همیشه خودت بابد تلاش کنی تا حالت رو خوب کنی
با همین آدمی که هستی تو این موقعیت که هستی سعی کنی از چیزی هایی که داری لذت ببری .منتظر آینده نباش و با چیزای کوچیک دلت رو شاد کن
من یه دنیا کوچیک دارم توی پارک محلمون وقتی عصرا پیاده توی پارک قدم میزنم کلی ذوق دارم برای درخت ها اونجا اسم گذاشتم آرنولد..دو قلو ها ..لاغرو... قد بلند و......
وقتی با آبرنگ نقاشی میکشم
از اینا کلی خوشحال میشم .
هیچ وقت از اینکه بچه روستا بودم خجالت نمیکشم
حتی با ذوق از روستامون تعریف میکنم و خاطره میگم که همه حسودی میکنند که بیان روستای ما سوار خر بشن ..
با اینکه زیاد تو ارتباط با مورچه خوب نیستم .
با اینکه روزای بد و مزخرف زیاد داشتم .
اما از این آدمی که هستم بدم نمیاد من با شرایطی که توش به دنیا اومدم
آدم متوسط و خوبی شدم . البته به لطف خدا
اگه الان روزای بدی دارید تحمل کنید بالاخره روزای سخت میره و روشنی میاد .
من همیشه به یه روز روشن فکر میکنم که مادر شدم.
و یه بچه سالم کنارمون هست .