اقای مورچه هندفری گذاشته و داره اهنگ گوش میده و اهنگم یکی از اهنگهای حمیراس
منم وقتی این اهنگ رو میشنوم کلی دلم میگیره و یاد گذشته خودم میافتم یاد عشق دوران نوجوانیم و تلخی جدایی که اون موقع چشیدم
اقای مورچه نمیدونه این اهنگ با قلب من چه کرده قطعشم نمیکنه.
این همه سال میکذره اما هر موقع حمیرا میشنوم یا عطر هوگو جایی کسی زده باشه سریع میافتم تو اون روزا
دیروز به اقای مورچه گفتم دلم میخاست یه میز کوچیک داشته باشم که پایه هاش کوتاه باشه و موقع غذا خوردن
همون طور که روی زمین هستیم سفره رو بندازم روش و غذا روی اون میز بخوریم .....دیگه شبش رفتیم بازار مبل و اینا با کلی بالا و پایین کردن یه دونه دادیم درست کنند .
یکی ا اخلاقهای اقای مورچه اینه که چیزی نمیزاره به دلش بمونه اگه لازم باشه برا خونه حتما میخره
حالا اکه من باشم خساست میکنم و نمیخرم .اگه هم بخرم چه پولش باشه چه نباشه یه چند ماهی طول میکشه امااقای مورچه در اولین فرصت میخره.حالا از اون موقع که کرونا اومده وسواس گرفتم و الان خوب شد که سفره روی زمین نیست ..
عصر رفتم پارک سر کوچه یه کم جگر بدم به گربه ها
عاقا همه پارک رو زیر و رو کردم یه گربه پبدا نشد معلوم نبود کجا بودن .
اخرشم بعد کلی معطلی و گشتن دنبال یه گربه جگرها رو گذاشتم کنار یه جایی که چند باز دیدم گربه اونجا بوده .
یعنی گربه های محله ما امروز کجا بودن،؟
خواب دیدم که یکی تو خواب صدام کرد همون لحظه از خواب پریدم و دیدم قلبم تاپ تاپ میرنه از ترسم رفتم تو گرما زیر پتو و هی میترسیدم که خوابم برده بود....
صبحم یه کم کارها رو کردم از ترسم زدم بیرون
چرا من اونقدر از روح و جن میترسم ...خدایا بهم آرامش
برا اقای مورچه تعریف کردم میگه تو فقط برا من لات هستی و غرغر میکنی برا بقیه شکلاتی
پیرو اون موضوع که دوست دارم تغییر کنم دیگه هر موقع از خواب بیدار بشم یه لیوان شیر رو یه کم قهوه میریزم و میخورم با اینکه از شیر بدم میاد اما قهوه قابل تحملش میکنه