زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

مشاوره

جلسه دوم مشاوره رو هم رفتم  ...خیلی دلم  روشن هست که فکرم درست بشه .

و اونجا یکی از چیزایی که دربارش صحبت کردم اینه که گفت که من اونقدر خودم رو دست پایین و بی ارزش جلوه دادم و این پیام رو ارسال کردم که آقا من بی ارزشم هر جوری رفتار کنید من هیچی نمیگم چون همیشه حق باشما هست .

من اینکار رو کردم اما راه دیگه ای نداشتم   رفتار دیگه ای بلد نبودم .

ایشالا بتونم با این بحران کنار بیام .


برای تعییر بابد تلاش کنم .

دیروز رفتم پاکسازی پوست ...

 کارش متوسط بود 

اما این یه قدم برای تعییر خیلی خوبه 



رفتم مشاوره

دیگه دیدم فایده ای نداره اینهمه تنش  

اینهمه فکر 

اینهمه تنفر 

چند سال دیگه باید بگذره   من با استرس   و غم زندگی کنم 

 و تصمیم گرفتم حلش کنم  و یا ادامه بدهم به شیرینی یا این زندگی رو پایان بدهم

رفتم مشاوره و شروع به صحبت کردم

خیلی خیلی خیلی حرف زدم و دیدم چقدر فکرم خرابه و چه عقده هایی تو وجودم هست .

چقدر تصمیم هام اشتباه بوده و 

دیدم با این ذهن خسته  که حتی اگه بخوام مثل دوباره ازدواج کنم با نفر بعدی هم این مشکلات پیش میاد

آسیب های خودم رو حل   فصل کنم

دنیای بی رحم

من تا الان فکر کردم که فقط خونواده مورچه همشون با من بد هستن 

به جز برادر مورچه 

اما امروز متوجه شدم برادر مورچه  با مادرش گفته  که اگه  من میخوام طلاق بگیرم طلاق بگیرم و به درک و اگه برم هیچ کسی نباید بیاد  پادرمیونی  کنه  و به درک که میخام برم 

به مادرش گفته که اصلن به من زنگ نزنه . تا من به غلط کردن بیفتم .


هههه نمیدونم الان باید استیکر خنده بزارم  استیکر گریه بزارم 

استیکر  تعجب بزارم یا چی 


اما واقعن باعث شده دلم بشکنه   از ظهر به هم ریختم 

اخه من واقعن کاری نکردم جز مهر و محبت  هم به این پسر نکردم  

براش یه بار  براش تولد گرفتم دلش خودش بشه  و خوشحال  بشه.

حیف  رفته این حرفا رو زده 

از مادر و خواهرش تعجب نمیکنم  و ازشون این انتظار رو داشتم که کینه ای باشن  اما  وقتی این اینطوری گفته  خیلی خراباتی شدم 

چی باید بکنم خدددااااااا  چکار کنم ؟

من تنها گذاشتی 

خیلی واقعن بی انصافی خدا 

 پناه میبرم از شر و گزند  زبون آدما  به خود 


میدونید توی این دنیا  غیر از خونوادم و چند تا دوست هیچ کس برای من هیچ کاری نکرده غیر از این یه زبون درازززززز برای من داشته. 

۷ اسفند

اگه اشتباه نکنم امروز هفتم و یا ششم  اسفند هست .

سر کار رو زای شلوغی می‌گذرانیم فشار کار زیاده  اما باید تحمل کرد و خدا رو شکر کرد بابت روزی که میتونم  به دست بیارم. 

دیشب نمیدونم چرا دلم گرفته بود 

خدداااااااااا کمک کن .دلم گرفته بود اونم شدید 

اونقدر یه دفعه گریه کردم