بالاخره همستر فصل اولش تموم شد .
ایشالا یه پول خوب بدهند یه لپ تاپ ازش برامون دربیاد
دیروز رفتم خونه ۲۲ بهمن
مریض بود
گفت خوشحال شدم اومدی
دلش باد کرده بود
معلومه حالش بد هست .
ایشالا عمر طولانی خدا بهش بده
اعصابشم خراب بود خیلی غر به بچه ش میزد .
از فردا هم میخام برم دانشگاه
نمیدونم کار رو چکار کنم من از اولی که رفتم گفتم که فقط تا اول مهر میام .
کلاس هام سه روز اول هفته هس سرکار هم میتونم برم
اما یه چیزی هست که سخت کرده برام
حقوقم خیلی کم هست
ماهی دو و نیم
روزی ۵ ساعت
هم خیلی پاهام درد میگیره
هم اینکه یک تومن بهم حقوق داد بقیه ش رو همون موقع نداد و گفت خدا بزرگه منم برا اینکه ترسیدم حقوق نده الیته لباس اینا هم نداشتم
لباس برداشتم.
ماه اول یک و نیم پول یک تومن لباس
ماه دوم یک تومن پول یک و نیم لباس
برداشتم .
نمیدونم الان چکار کنم چون مطمئنم ماه بعدی هم همینکار رو میکنه
حالا چکار کنم ؟؟؟؟؟
برم
نرم
چون من بیشتر پول میخام
بهش هم یگی پول با این راحتی ها نمیدهد
بالاخره همستر فصل اولش تموم شد .
ایشالا یه پول خوب بدهند یه لپ تاپ ازش برامون دربیاد
دیروز رفتم خونه ۲۲ بهمن
مریض بود
گفت خوشحال شدم اومدی
دلش باد کرده بود
معلومه حالش بد هست .
ایشالا عمر طولانی خدا بهش بده
اعصابشم خراب بود خیلی غر به بچه ش میزد .
از فردا هم میخام برم دانشگاه
نمیدونم کار رو چکار کنم من از اولی که رفتم گفتم که فقط تا اول مهر میام .
کلاس هام سه روز اول هفته هس سرکار هم میتونم برم
اما یه چیزی هست که سخت کرده برام
حقوقم خیلی کم هست
ماهی دو و نیم
روزی ۵ ساعت
هم خیلی پاهام درد میگیره
هم اینکه یک تومن بهم حقوق داد بقیه ش رو همون موقع نداد و گفت خدا بزرگه منم برا اینکه ترسیدم حقوق نده الیته لباس اینا هم نداشتم
لباس برداشتم.
ماه اول یک و نیم پول یک تومن لباس
ماه دوم یک تومن پول یک و نیم لباس
برداشتم .
نمیدونم الان چکار کنم چون مطمئنم ماه بعدی هم همینکار رو میکنه
حالا چکار کنم ؟؟؟؟؟
برم
نرم
چون من بیشتر پول میخام
بهش هم یگی پول با این راحتی ها نمیدهد
امروز وقتی تازه فروشگاه رو باز کرده بودم .
دو تا مشتری اومدن یه خانم چهل سال پنجاه سال با یه دختر دبیرستانی
بعد فکر کنم سرم رو کلاه گذاشتن .
احتمال خیلی بالا میدم دو تا جوراب جنس خوب تقریبا روی هم ۹۰ تومن اینا رو جلوی روم دو در کردن .
همون ثانیه متوجه شدم رفتم دنبالشون اما غیبشون زده بود .
بعد هی فکر کردم به صاحب فروشگاه بگم یا نه
بخاطر پولش نه بخاطر اینکه مدیون میشم
بعد گفتم شاید اینا از طرف صاحب کار بوده باشن بخواد اعتماد سنجی کنه.
دیگه گفتم لطفن تمام کارا جورابها رو هم تک بزنید یه موقع مشتری نبره .
الان شک دارم کسی جوراب برداشته یا نه .
بعد گفت شما نهایت تلاشت رو بکن کسی برنداره .
دیگه همین
تعداد بدهکاری هام داره بیشتر میشه
یعنی از دایره امن یه کم اومدم بیرون
قبلن اگه چیزی میخواستم و پول نداشتم بی خیال میشدم
اما الان یاد گرفتم که قسطی بخرم
درسته قسطی ممکنه پولش بیشتر بشه اماوقتی همه پولش رو یه جا نباشه
قسطی راه خوبیه
۸۰۰ به اصفهانیان بدهکار شدم یه انگشتر سبک خریدم پولم کم اومد دیگه گفتم ۸۰۰ بعدن میارم .
قسط این ماه اسنپ ۵۰۰ که دیگه همین دو سه روز باید بدهم
۲۰۰ به بابایی
و گل سر سبد هزینه این ماه که اونم همین هفته هست شهریه دانشگاه هست.
خدا بخیر کنه این ماه رو
مهمونی چیزی نیاد که اوضاع اوکی نیست.
نمیدونم چطوری به صاحب کارم بگم
من یا دیگه نیام
یا تک شیفت بیام
دانشگاه هفته دیگه باز هست.
الانم بهش بگم میدونم چی میگه
میگه درس چیه
به درد نمیخوره
دکتر و مهندسی بیکارند
واز این حرفا بزنه
اما دیگه من تا درس تموم نشه ول نمیکنم .
نمیخام نصفه کاره بشه .
شنبه بعد از خرید از اصفهانی با کیا رفتیم
کافه خیلی خوش گذشت .
دیشب تا پنج صبح بیدار بودم
از این پهلو با این پهلو میشدم
بلند شدم یه کم راه رفتم
نشستم
موبایل بازی کردم اما خوابم نمیبرد که نمیبرد
لامصب تا پنج فکر و خیال زندگی ولم نمیکنه .
آخرش نمیدونم چطور خوابم برد ه بود .
بیدار شدم یه چرخی زدم رفتم کتابخونه پیش اون خانم که داره از شوهرش جدا میشه و هر روز از خونه میزنه بیرون تو کتابخونه و باشگاه و امامزاده
می مونه تا شب بشه .
خواستم ببینم میتونم کمکش کنم که متوجه فقط مشکلش رو پول و گذشت زمان حل میکنه .
یه تجربه جالب اینکه ویترین فروشگاه رو من عوض کردم .
کسی مغازه نبود منم شروع کردم یه طرح دادن و هی عوض کردن مدل ها و اخرشم یه ویترین نیمه قشنگ زدم .یه جاهاییش هم که خیلی بالا و دور بود دیگه دستم نرسید عوض نکردم.از خودم راضی هستم .
صبح میخام برم شیک بخرم خیلی دلم شیک میخاد .