زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

یه نصیحت به جوون تر ها

چیزی که من از زندگی فهمیدم اینه که همیشه خودت بابد تلاش کنی تا حالت رو خوب کنی 

با همین آدمی که هستی تو این موقعیت که هستی سعی کنی از چیزی هایی که داری لذت ببری .منتظر آینده نباش و با چیزای کوچیک دلت رو شاد کن 

من یه دنیا کوچیک دارم توی پارک محلمون وقتی عصرا  پیاده توی پارک قدم میزنم  کلی ذوق دارم برای درخت ها اونجا اسم گذاشتم آرنولد..دو قلو ها ..لاغرو... ‌قد بلند و......

وقتی با آبرنگ نقاشی میکشم 

از اینا کلی خوشحال میشم .

هیچ وقت از اینکه بچه  روستا بودم خجالت نمیکشم 

حتی با ذوق از روستامون تعریف میکنم و خاطره میگم که همه حسودی می‌کنند که بیان روستای ما سوار خر بشن ..

با اینکه زیاد تو ارتباط با مورچه خوب نیستم .

با اینکه روزای بد و مزخرف زیاد داشتم .

اما  از این آدمی که هستم بدم نمیاد من با شرایطی که توش به دنیا اومدم 

آدم متوسط و خوبی شدم . البته به لطف خدا 

اگه الان روزای بدی دارید تحمل کنید بالاخره روزای سخت میره و روشنی میاد .

من همیشه به یه روز روشن فکر میکنم که مادر شدم. 

و یه بچه سالم کنارمون هست .



نظرات 4 + ارسال نظر
نگار چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 23:13 https://javaneidardelesang.blogsky.com/

کلی حس خوب گرفتم ازت بهار

فاطمه چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 12:37 http://Ttab.blogsky.com

سلام عزیزم ایشالله همیشه حالت خوب باشه وبه آرزوهات زودتروآسون ترازتصورت برسی.
مخصوصا اگه بچه میخوای،البته بدون خیلی دردسرومراقبت وازخودگذشتی میخواد
منم گاهی ازروستامون مینویسم.

فروغ چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 11:59

چرا از خدا کم میخوای!؟ از نوشته هات متوجه شدم بچه دوست داری پس چرا همیشه فقط مینویسی یکی!

سمیرا چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 02:19

یکی از قشنگ ترین پست هایی که خوندم

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد