ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بالاخره روزی که امتحان ریاضی داشتم هم رسید
افتضاح
شاید سه یا چهار نمره بگیرم
متاسفانه اصلن خوب یاد نداد
و البته من اصلن ناراحت نشدم چون آمادگی قبول نشدنش رو داشتم ایشالا بعدن دوباره این واحد رو میگیرم.
دلم میخواد موهام رو رنگ فانتزی کنم مثلن بنفش قرمز
یه اسپری رنگ بخرم و بزنم به موهام
دیگه هیچی حوصله ندارم
وسواس اول که جدیدن دچارش شدم اول یه نقطه از لباسم خیس بشه
حتما حتما باید لباس رو عوض کنم حالا من روزی چند بار ظرف میشوم حالا یا لیوانی چیزی یه قطره بهم اب میریزه یا احساس نم کنم لباس رو عوض میکنم و جدیدن با کوهی از لباس مواجه هستم.
وسواس دوم موقع رفتن از خونه بعد از بستن و قفل در حداقل سه چهار دقیقه باید کنار در بمونم و تست کنم که در بسته شده و اگه کسی تو کوچه نباشه این تست در بستن زمان بیشتری میبره اگه کسی تو کوچه باشه برا اینکه خجالت میکشم از این کارم زمان کمتره
وسواس شستن مخصوصن کوشت یا سبزی اونقدر میشورم و میشورم و میشورم که کمرم درد میگیره اونقدر پای شیر آب ایستادم .
وسواس شستن ظرف مخصوصن قابلمه ها اونقدر میسابم که انگشتهام یکی دو تا ش پوست پوست هس بعد شستن قابلمه ها باید اب بریزم توی قابلمه رو بزارم جوش بیاد بعد دوباره ابگشی کنم اگه این کار رو نکنم توش غذا درست نمیکنم .
خیلی سال هس جایی چایی نمیخورم مگر اینکه خودم لیوان رو بشورم مثلن خونه مادر شوهر و خو نه بابام یا خونه دوستای نزدیکم میگم من براتون چای میریزم و خودم چای میزیزم جای دیگه چای نمیخورم اگه هم تعارف کنه چای رو بردارم. اون چای رو نمیخورم .
خودم میدونم بابد یه فکری به حال این وسواس کنم
اما چون مخفی هست و کسی متوجه نشده یعنی کسی نمیدونه من روزی چندین دست لباس عوض میکنم و تقریبا هر روز دارم لباس میشورم کسی درباره وسواس بستن در یا شیر گاز من نمیدونه و ......
هنوز به این کارای وسواس گونه م عمل میکنم .
چند تا وسواس دیگه م دارم.
که بهم ضربه زدن وسواس شمارش پول و حساب کتاب
یکی از کارا که فاکتور میافتاد دست من
یعنی بیچاره بودم دوهزار لا باید تو ذهنم حساب کتاب میکردم .
چند ین بار پول رو میشماردم
یا اکه ارسالی داشت بالا پنج بار بابد ادرس رو چک میکردم و گرنه بعد ارسال همش شک میکردم که ادرس اشتباه نوشتم و خیالم راحت نبود تا متوجه میشدم بسته ارسال شده یا حساب ها درسته
چون خیلی تحت فشار روانی بودم و نمیخواستم صاحب کار بفهمه من چقدر وقت برا این کارای وسواس گونه میزارم
از کار اومدم بیرون
خدا شفام بده