زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

امروز

نمیدونم کارم درست هست یا نه 

اما چند روزه بعد امتحان شماره ای که دوستم ازم داره رو خاموش میکنم 

چون نمیخام وقتی تماس میگیره گوشی روشن باشه میدونم میخاد بیاد خونه م از عید تا حالا هر موقع خواسته بیاد یه چیزی توی درونم باعث می‌شد کنسل کنم ..میدونم هم اگه جوابش رو ندم یا خودم باهاش تماس نگیرم ارتباطم باهاش قطع میشه و یه دوست رو از دست می‌دم .

اما از اون موقع که شوهر کرده نتونستم باهاش ارتباط دوستی درستی برقرار کنم .شوهرش خیلی کنترل گرا هست و خیلی تو رابطه ها دخالت میکنه و صفر تا صد اینکه زنش کجاس با کی حرف میزنه چکار میکنه دوستاش چه مدل آدمی هستن و میدونه و کنترل میکنه 

البته با من کاری نداره اما همینکه رفت و آمد زنش رو چک میکنه از کارای منم سر در میاره منم خوشم نمیاد کسی بدون الان دارم چه فعالیت میکنم کجا میرم یا ننه م کیه بابام کیه 

اینکه بار اول دوستم مجبورم کرد که بیام شوهرش منو ببینه که دختر خوبیم یا بدی هستم تا مجوز ادامه دوستی رو بدهد ناراحتم کرد .

البته پسره واقعن پسر خوبیه اما حساسه و من از این حساسیت خوشم نمیاد 

فعلن ازش فاصله گرفتم تا این رفتار برام عادی بشه .


یه دختر بلاگر خودکشی کرده 

خدا رحمتش کنه 

میگن بخاطر قضاوت ها و توهین ها بوده 

قبلن پیجش رو میدیدم واقعن همه کامنت ها فحش و اینا بود 

خدا رو شکر من قضاوتش نکرده بودم 

باید سعی کنم کسی رو قضاوت نکنم 

چون شاید اون آدم تو دوره بدی از زندگیش باشه و با حرفای من ناراحت بشه 

خودم قبل اینکه ازدواج کنم 

اونقدررررر هم پشت سرم هم جلوی روم توهین تحقیر شدم 

اما چون خیلی سال مسخره میشدم برام عادی بود و توجه نمیکردم 

حالا اگه یه دختر دیگه بود ممکن بود صد تا بلا سرخوش بیاره

مثلن مادر پسر دوستم که از دختر بدش می‌اومد 

میگفت 

برو بمیر

 برو کمشو

 برو خودت رو بکش 

برو بنداز زیر کامیون 

الهی ۱۸ چرخ له ت کنه 

خبر جنازه ت بیا د

و......


هی هیچ وقت نگفت دختر عزیزم 

دختر مهربونم 

فقط منتظر کفن پیج کردن من بود 

خدا رو شکر از اون خونه سمی اومدم بیرون و گرنه که الان تیمارستان بستری بودم