زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

درد روحی

درد روحی دقیق مثل درد جسمی هس 

ولی تو نمیدونی دقیقا کجاته که درد میکنه...

وسط قفسه سینت

پشت گردنت

توی سرت

پشت چشمات

یا همش باهم

گرومپ گرومپ میکنن، یه موج بدی رو به همه جات جاری میکنن
بعدش اون موج از طریق رگات منتشر میشه تو کل بدنت

عین مرکز زمین لرزه و پس لرزه هاش...

اندامای اصلی و فرعی بدنت عزا گرفته و خسارت دیده و خراب شده ان. انگار سی کیلو سنگ و خورده خاک بستن به کت و کولت...
سنگین و غمگین میشی...
کز میکنی و از بیرون فقط یه ادم ساکت فرو رفته دیده میشی
هیچکس از اون زلزله ها و خرابیای درونت خبر نداره.

این شاید توصیف قابل لمس من از درد روحی باشه، چیزی که الان دارم تجربش میکنم.




اینم از یه وبلاگ