زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

روزمرگی

خیلی این هفته ناراحت هستم و فکرم در گیر خانواده خسیس هست 

یاد کارهاشون میافتم اعصابم خراب میشه 

چقدر اینا زندگی ما ها رو خراب کردن خواهرم و بردارم یه نمه زرنگ تر بودن و پدر و مادرم خیلی نتونستن کاری کنند اما من خیلی سرم کلاه رفته .

یادمه وقتی ازدواج کردم یه پولی دست بابام داشتم 

گفتم  پول رو بده لازم دارم

هی میگفتم توجه نمیکرد 

و یه روز که دیگه خیلی دعوا راه انداختم بعد چند ماه 

یه کیسه برنج و یه رب و دو سه تا خورده ریز 

خریدن اومدن خونه م و جلو شوهرم یه جوری فیلم بازی کردن که خیلی بامرام هستن و اینا رو همینطوری آوردن 

مورچه م خیلی ذوق کرد که چه پدر زن و مادر زن باحال دست به جیبی داره

بعد به من  گفتن این وسایل رو از اون پول گرفتن از پول خودم و الان دیگه به من بدهکار نیستن

گفتم برای چی گرفتید من الان برنج و اینا به کارم نمیاد 

اینا رو شوهرم بابد تهیه کنه نه با پول من اصلن ما از اینا فعلن نیاز نداشتیم 

اونقدر حرص خوردم 

مخصوصن که جلوی مورچه تاتر بازی کردن که اینا از پول خودشون بوده 

اما پول خوردم بود و من هیچ وقت به مورچه نگفتم نمیخاستم بفهمه 

ننه بابام این طوری هستن اما هر موقع یادم میافته  پولم رو چکار کردن ناراحت میشم 


یارانه م رو که بیچاره شدم که بهم دادن 

اولش میگفتن چون ازدواج کردی از یارانه دولت خذفت کرد و تا یه دوران 

طولانی با این بهانه یارانه رو میپیچیوندن 

بعد متوجه شدم یارانه م هنوز میاد به حساب پدرم 

گردن نمیگرفت و میگفت برا تو خذف شده 

و این برا خودمون هست 

رفتم از مرکز یارانه پیگیری کردم گفتن به فلان سرپرست واریز میشه 

اومدم گفتم بابا واریز میشه ببین یارانه نفری اینقدر هست شما براتون اینقدر میاد پس منم هستم رفتم پیگیری کردم گفته میاد 

قبول نداری خودت برو پیگیری کن .

بعد این پروسه التماس یارانه دو سالی طول کشید تا قبول کرد که عه برا ۴۵ تومن رو بهش بدم یه ماه میداد چند وقت نمیداد 

بعد مثلن سی تومن میداد ده تومن میگفت بعدن میدم اونم دیگه نمیداد یا تیکه تیکه میداد .

یارانه زیاد شد سیصد اینا که دیگه اذیت هاش شروع شد .

سیصد تومن برا اینا اندازه چند میلیارد ه وحشت میکنه بده اینقدر خسیسه

یه بار میگفت ندادن یه بار میگفت تو اون کارته الان ندارم خلاصه که یه روز گفتم این یارانه دولت میده منم خرج دکتر دارم حتما لازمم هست 

و گرنه این مبلغ اصلن پولی نیست .من اعصاب ندارم بیام برا سیصد تومن التماس کنم بردار برا خودت من اما راضی نیستم. 

و دیگه نرفتم خونشون تا بعد یه مدت دید واقعن قهر کردم و تماس گرفت 

گفت شماره کارت بفرست و قهر نکن و از این حرفا 

دیگه دلم براشون سوخت آشتی کردم و گرنه هر کی جا من بود بخاطر این خساست اصلن نباید میرفت خونشون .

الانم که یارانه رو میدن خیلی خوشحالن که به من ماهی سیصد تومن کمک میکنند فکر می‌کنند این پول رو از جیب خودشون می‌دهند در حالی که این پول رو دولت میده .

کلی پول دارند حقوق زیاد دارند و.......برا یه پول یارانه کلی اذیت کردن 

هی  روزگاررررررر