زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

چه میکنم

دندان درد گرفته بودم شدید در حالی که دیگه تاب و تحملی نداشتم .

از بعد از عمل بدنم پوگیده چند تا دندون خراب شدن اونم شدید 

دیگه بازم مجبور شدم از پس انداز بردارم 

کلی دنبال دکتر گشتم از این مطب با اون مطب یه دکتر ارزون پیدا کنم متاسفانه از درمانگاه میترسم یه دکتر پیدا کردم نزدیک خونه مون 

اون یه ملیون از بقیه ارزون تر بود البته درمانگاه ارزون تر بود اون رو چون دندان عقبی بود نرفتم رفتم همین دکتر که توی محل هست جیگرم در اومد 

نمیدونم دندان عقب بود دردش شدید بود یا مواد بیحسی بخاطر تحریم ها الکی شده .عصب کشی کرد و گفت یه کم بشین تا یک ساعت دیکه برات پر کنم چون  دیگه تحملم تموم شده بود 

یه کم نشستم دیدم تحمل ندارم  خودشون هم خسته بودن چون ساعت یازده و نیم شب بود گفتم من میرم فردا نوبت رو برام بزنید اونم از خدا خواسته قبول کرد 

خدا کنه درد نداشته باشه .