ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حدود هشت سال یا ده سال پیش من یه جایی میرفتم که اونجا پر بود از افرادی که تازه مسلمان شده بودن و از کشورهای دیگه اومده بودن شهر ما درس بخونند یا آداب اسلام رو یاد بگیرند خانم هایی از کشورهای پاکستان هندوستان آلمان و....بعضی تنها بعضی با خانواده
خب اغلب هم میتونستن حدودی فارسی صحبت کنند .
اونجا من با کلی آدم دوست شدم بودم و از جمله یه خانمی که اگه اسمش رو گذاشته بود آمنه...البته الان شک دارم اسمش رو درست یادمه یا نه بین فاطمه و امنه بود
امنه تازه مسلمان از کشور چین بود یه خانم حدود چهل و خورده ای لاغر و ظریف مثل چینی ها تند و فرز توی چین پزشک بوده که بخاطر اسلام ول کرده کارش رو اومده بود ایران
اعتقادات مذهبی خوبی هم داشت .اسلام واقعن براش شیرین بود و کلی از اسلام مطلب میدونست که من که از اول مسلمون بودم نمیدونستم.
داستان از اینا بود چون زبان چینی و فارسی و فکر میکنم انگلیسی بلد بود
و اون موقع رابطه تجاری و سیاسی ایران و چین هم خیلی ازش اخبار میاومد
بهش خیلی شرکت ها و صنایع پیشنهاد کار میدادن .اونم نه مبالغ کم مبلغ ها خیلی زیاد زیاد با کلی مزایا و بهش التماس کاری میکردن بیاد مترجم بشه.
اما این قبول نمیکرد
یه بار بهش گفتم امنه برو خیلی خوبه چرا اینهمه پول رو نادیده میگیری .
میگفت وقت ندارم میخام مطالعه کنم درباره اسلام و از اسلام بیشتر بدونم .
اگه برم سرکار دیگه نمیتونم برم دنبال دین .
هر روز هم صبح بیدار میشد یا حرم بود یا یه امامزاده چیزی پیدا میکرد میرفت اونجا برا خودش میچرخید .
دیگه بعد که نرفتم دیگه نتونستم ببینمش آخرش رفت از ایران یا هنوز ایران هست .
اما جالبه که یه نفرایی پیدا میشن با شغل خوب پزشکی و خونه و زندگی رو ول میکنند میان یه کشور غریب دنبال اسلام
حوزه می فتی؟
خوب شد ول کردی
حوزه نبود .
یه موسسه بین المللی برای خارجی ها مقیم ایران بود .
به نظرم خُل هستن این جور آدمها
نه بابا آدم حسابی بود