ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خونه مادر مورچه دعوتم
میدونید اینجا خیلی خوشحال میشم چون مادرش دستپختش خیلی خوبه و علاقه به غذا زیاد داره بخاطر همین همیشه اینجا پر از خوراکی هست.
غذا که پختش رو زیاد بلد نیستم و درست میکنه .
کلن اگه دختراش هم نباشن دیگه خوووبه
البته چون چند سال باهاش قهر بودم الان بیشتر بخاطر اینکه قلبی راضی بشم ازش وقتی میرم اونجا ذوق میکنه .
میترسه برای اتفاقی بیفته من ازش ناراضی باشم اون دنیا خدا پدرشو دربیاره