زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

توکل به خدا

فردا باید برم برای ای یو ای 

الان که دارم مینویسم از دیروز که آخرین امپول رو زدم  له هستم 

اونقدر حالم بد هست  فکر کنم بخاطر عوارض امپولاش هست.

خدا کنه درد نداشته باشه که من تحمل درد ندارم

امپولهاش که درد نداشت یعنی من که ترسو هستم و فکر میکردم خیلی درد داره دردی احساس نمیکردم .

خدایا میدونم خیلی اذیت کردم 

میدونم خیلی وقته سراغت نیومدم

مثل اون قدیما نماز شب و قرار و اینا نمیخونم .

اما لطف رو اصلن نسبت به خودم فراموش نمیکنم

خیلی جاها که دیگه نقطه اخر بود برام یه دفعه تو کمکم کردی 

این بارم تو این بخش زندگی کمک کن .

منم مادر بشم .

به عنوان یه خانواده سه نفره  زندگی کنیم.

یه بچه سالم و پاک بهمون بده 

قول میدم

قسم میخورم

صد خودم رو براش بزارم .

من به لطفت ایمان دارن

به مهربونیت 

دل ما رو هم خوش کن 


گلدونهام

اونقدر از دست مورچه حرصی هستم

هر که میاد خونه ما برمیداره از گلدون ها بهش یکی  میده.

این گلدون ها برا من هست 

دوست دارم گلخونه م پر گل باشه .

باورم نمیشه الان شاید کمتر از ۸ تا گلدون داشته باشم. 

همش رو میده به این و اون 

رفته الوررا هام رو همش رو ساقه هاش رو کنده یه عالمه ازش ساقه کنده 

رحم نکرده از سه تا گلدون قشنگم رفته داده خواهرهای که بزنه یه موهاشون 

لامصب گلدون م پرپر شد برو از بیرون بخرریا یکی دو تا ساقه نه یه کیسه پر 

اونقدر بدم اومده

تمام گلدون کوچیک هام رو بذل و بخشش کرده

میگه چکار کنم خدا منو بخشنده آفریده 

گفتم آره بخشنده ازمال دیگران 

برو خودت بخر 

ببخش به دیگران 

چرا گلدون منو میبخشی 

دیدم فایده نداره با این جور آدم که خودش رو خدای سخاوت میدونه 

تصمیم گرفتم دفعه بعدی کسی بیاد 

چرا خودم رو حرص بدم همه گلدون ها که احتمال بخشش هست و بردارم بزارم اتاق بالا تا دست از این کارش برداره 

روش میشد لباس های  و دارو ندارم رو هم اهدا میکرد .

میرم تو حیاط اعصابم خراب میشه اینهمه گلدون رو به باد داد .



فرزند به دنیا نیامده ام

فرزندم که هنوز نیومدی تو این دنیا و اون طرف برا خودت داری می چرخی

میدونی من چقدر منتظرت هستم 

وقتایی که ما زن و شوهر دور سفره میشینیم  بعد این همه سال زندگی 

جای خالیت رو احساس می‌کنیم. 

دلمون میخواست تو هم بشینی کنارمون 

بامزه بازی دربیاری و ما تو دلمون قند آب بشه .

درسته الان یه نمه اوضاعمون خرابه 

اما همیشه که اینطور نمی‌مونه  

ما هم قسط هامون تموم میشه  و درآمدشون بیشتر میشه 

و میتونیم برای تو همه کاری انجام بدیم .

اما تو نمی‌ایی

و ما همچنان در حسرت هستیم و ظاهرشون  رو حفظ میکنیم 

و گوش هایمان رو موقع متلک و صحبت های تلخ  دیگران می گیریم

اما از دورن له هستیم

دلم میخواست اون دنیا رو ول کنی بیایی اینجا پیش خودم 

که دیگه اگه جایی رفتیم سه نفره بریم.

ما منتظریم

بیایی میبریم مسافرت ..تفریح ...

بازار 

هر جا رو بتونم میبرم نشونت میدم و تازنده هستم 

خیالت راحت که مثل کوه پشتتم


پس تا دیر نشده وتا بیشتر از این  موهای من و مورچه سفید نشده .

بیا 

منتظریم 



دنیا بدهکار ۲

دنیا بهم یه سفر دریایی بدهکار هست .دلم میخاد سوار کشتی بشم 

یه کشتی واقعی از اینا که تو فیلم خارجی ها نشون می‌دهد.اما فقط یکی دوبار قایق تو شمال سوار شدم  و قایق تو پارک هم سوار شدم اما مسافرت با کشتی رویای من هست.

دلم خیلی کنسرت میخاد و در کنار کنسرت خواننده های محبوبم سلنا و بیژن مرتضوی که الان دیگه دلم نیست برم چون فکر کنم همش به یاد زنش ستاره گریه کنم .دلم میخواست یه کنسرت از جواد یساری برم خیلی باحال میخونه عشق کنم 

دلم کباب کوبیده توی دربند رو میخاد یه کباب واقعی نه کبابی که گدشت گربه باشه و نون خشک توش باشه 

کباب سبزی دوغ کوچه نان تازه توی سفرخونه به به 

من ماشین ظرفشویی هم خیلی دوس دارم.

چون از ظرف شستن متنفرم مخصوصا قابلمه .بیشتر قابلمه ها رو میزارم مورچه بیاد بشوره اما اگه ماشین ظرفشویی داشتم  همه رو میدیدم داخلش 

و اون برام می شست 

دنیا ماشین ظرفشویی هم بهم بدهکاره 

چون خودم پولش رو ندارم.امیدوارم با قانون جذب بیاد 

ازدواج دوست

خبر متاهل شدن رو بهم داد خیلی براش خوشحال شدم .

حالا نه اینکه شوهر خوب یا بد باشه 

تو شرایط این بهترین راه نجاتش ازدواج بود

ایشالا کنار هم خوش باشن سالهای سال