زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

جدایی دو خواهر کرمان

الان داشتم فیلم های تصادف و تشیع دخترای مدرسه فرزانگان کرمان رو میدیم ..همه تلخ بود تلخ تر از همه پریناز بود که خواهرش توی تصادف تنهاش گذاشت .

برای جدایی دو تا خواهر خیلی زود بود میتونستن کلی مراحل رو با هم طی کنند 

با هم دانشگاه بروند 

ازدواج کنند 

مسافرت بروند و کلی کار دیگه بعدن اما این جدایی  توی این سن برای این دو خواهر خیلی سخته ..دعا میکنم برای پریناز که خدا بهش صبر بده توان بده روحیه بده تا بتونه به خاطر پدرش هم مونده  زندگی خوبی و آینده خوبی بسازه .ایشاالله عمه ای خاله ای چیزی هم داشته باشه این دختر رو تو این دوران تنها نزاره .روح همشون شاد .

کرمان چرا اینقدر براش اتفاق میافته ؟

خودمم مریض شدم .

امروز کلن زیر پتو کنار بخاری خواب بودم فقط یه کم لباس ریختم تو لباسشویی و پهن کردم  بقیه‌ش تو مریضی از این طرف به اون طرف میشدم .

شام هم مورچه درست کرد .

فردام کلاس ها شروع میشه اما من احتمالن نتونم برم .

بستگی داره تا فردا چطور بشه حال و احوالم