ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یادم میاد از گذشته
اون موقع ها که ازدواج نکرده بودم و خب من یه کم دیر ازدواج کردم
بابام میاومد تو صورت من دختر بیست و چند ساله نگاه میکردن و خیلی جدی با بد اخلاقی میگفت من تا چند سال باید خرج شما ها رو بدم مگه تا ۱۸ نیست . وکلی حرف بارم میکرد
اون موقع ها دلم میشکست .
یعنی فرو میریختم
بدنم یخ میکرد
خب چکار میکردم اینکا ازدواجم دیر شده مگه تقصیر منه
چکار کنم حالا دیگه ترشیده شدم .
اونم خرج که نمیکرد یه غذا بود بقیه چیزا خودمون از سرکار باید تهیه میکردیم مثلن لباس و ....
پدر تو حقوق داشتی تو که کلی زمین داری و آینده ت تضمین بود
میایی به دخترت این حرف رو میزنی که چی بشه
چقدر تو اون خونه تحقیر شدم.