زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

چکار کنم چکار نکنم

دلم میخواست دغدغه مالی نداشتم اون وقت میرفتم به دنبال رویاهام 

اخ چه شیرین هستن رویاهام 

به نظرم بابد مجدد یه کار بیرون پیدا کنم یه مدت برم سرکار 

اما اطراف ما کار نیست راه های  دورم توی این گرما خیلی آذیت میشم 

اما بالاخره بابد یه فکر کنم.

اگه تهران بودم  یه کاری پیدا میکردم  حتی دستفروشی 

اما اینجا کار خاصی نیست

اگه هم پیدا کنم سر حقوق اذیت میکنند

حداقل خیاطی چیزی هم بلد نیستم 

اگه بلد بودم الان به درد میخورد

به سرم زده برم کلاس عروسک دوزی 

اونم میگم الان برم کلی شهریه بدم تو این اوضاع اگه به کارم نیاد چی؟

خدایا خودت یا فکر بنداز تو سرم 

فکرم کار نمیکنه دیگه

خدا چه کنم 

؟


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.