زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

جواب عمل

یه روز دوشنبه صبح با مورچه رفتیم بیمارستان و کادر پذیرش رو انجام دادیم رفتم تو بخش و یه نیم ساعتی تا لباس عوض کنم و یه چرخی بزنم طول کشید 

نوبتم شد و رفتم توی اتاق عمل بیهوش شدم

ایندفعه دیگه از بیهوشی نترسیدم دفعه قبل داشتم از بیهوشی سکته میکردم 

بعد که با هوش اومدم یه نیم ساعتی که هیچی اما وقتی که داشتم کامل به هوش می‌اومدم دردم شروع شد اخ نگم اونقدر وحشتناک داد میزدم 

خیلی درد داشتم تا مسکن زدن آروم شدم چقدر هم بالا اوردم بعد عمل 

دیگه فکر کنم تا پنج عصر حالم خراب بود بعد کم کم اوکی شدم و درد کمتر شد .

جواب نمونه برداری هم اومده  به انگلیسی نوشته اونم کلمه های سخت

نمیتونم بخونم  

تا یکشنبه برم نشون دکترم بدم

ایشالا خیره  باشه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.