زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

۲۰ بهمن

چند روزه مریضم 

یه جورایی اومیکرون گرفتم البته دکتر نگفته اومیکرون هست اما گفتن هر چی مریضی گرفتید اسمش رو بزارید اومیکرون 


تو کوچه که داشتم می‌اومدم میخواستم گریه کنم نمیدونم چرااااا یه دفعه دلم بچه خواست 

یعنی یه بچه تو اون دنیا دلش نمیخاد بیاد پیش من ؟

خدایا الان که شوقش رو دارم 

الان که امیدوارم 

بهم یه بچه سالم و خوووب بده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.