زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

رفتم دنبال کار

۴ جا حضوری 

حدود ده جا هم عیر حضوری توی دو روز پیگیری کردم برا کار اما هیچ کدوم قبول نکردن فقط یه مورد اونم سرویس نداره و بابد از یه خیابون که ماشین سنگین  زیاد هست رد بشم .منم دیدم خیابون نه پل داره نه چراغه 

دیگه نرفتم .از تریلی و کامیون میترسم تو اون خیابون م زیاد بود .

البته من میدونم اگه از ته دلم بخوام کار پیدا میکنم و فعلن از ته دلم نمیخام .دیگه اینکه از ساعت ۳ امروز کلاس دارم و هنوزم دلم نمیخاد دوستام رو ببینم و تو این مدت که نه دیدمشون نه تلفن هاشون رو جواب دادم آرامش خاصی پیدا کردم .

اولای مهر

یه ده روز هست که دیگه هیچ فایل انگیزشی گوش ندادم یه دفعه از همشون بدم اومد از فایلهای که همش آدم رو نصیحت می‌کنند و میخان راه راست رو با آدم نشون بدن تحمل صدای هیچ کدوم رو نداشتم و کلن کنسل کردم .من همه اون حرفا رو بلدم منتها خب بهش عمل نمیکنم یا شرایطش رو ندارم یا خب پیش میاد که جور دیگه عمل کنم .

با دوستام هم ازشون فرار کردم و گوشی رو خاموش کردم  و یه خط دیگه انداختم به گوشیم خیلی اذیت میکردن و الان ده روزه راحتم .

آخر هفته قبلم رفتم برا کار مصاحبه اما ازم سوال تخصصی کامپیوتری پرسید بلد نبودم فکر کنم قبولم نکرد البته مدلش یه جوری بود که فکر کردم قبول شدم اما فعلن که تماسی نگرفتن.


چکار کنم دست از رفیق بازی بردارم

مم یه زمانی قبل ازدواج دوست خاصی نداشتم یعنی دوست داشتم امت فقط باهاشون میرفتم حرم 

اما بعد کم کم اونا باهام رفت و آمد رو شروع کردن 

نود درصد اونا میان خونه من 

بجز یه نفرشون بقیه شون برام حرف درمیارن که 

چرا منظم نیستم 

چرا مثلن دیوارم رو دستمال نکشیدم 

چرا فلان و چرا بهمان 

وقتم رو می‌گیرند 

بجه هاشون اذیت می‌کنند 

هزینه میکنم اما متاسفانه آخرش یه حس بد بهم میدن 

صد بار تصمیم گرفتم دیگه رفیق بازی نکنم .

اما بعد دوباره قاطی می‌شم

این بار دیگه میخام خطم رو خاموش کنم 

برم از همه آدم ها  دور باشم 

فقط تو مجازی و تو فکر خودم غرق بشم.


فالوهای پیجم رسید به ۱۴ نفر 

که تقریبا نصفشون رو آشنا های خودمم که خودم گفتم فالو گردن 



در پیج اینستا چه میگذره

برای سومین پست عکس شهیدان که عکاسی قدیمی از شهیدا اون موقع که زنده بودن انداخته بود رو گذاشتن. 

تقریبا همه بچه های صفائیه بودن 

اخه عکاسی هم اونجا قرار داشته


روحشون شاد بخاطر کشور جونشون رو از دست دادن 

امیدوارم  آدم های بد خون  این شهید ها رو پایمال نکنند.


اسم پیجم پست قبل نوشتم مثل اون با بیایید حمایت کنید 

پیج اینستا

دیدم بهترین کاری که بلدم اینه که پیج اینستا بزنم و عکس چاپ کنم .

رفتم آتلیه 

و پیج چاپ رو هم زدم

اسم پیجم bahare_chap

bahare_chap


میشه اگه اینستا دارید بیایید منو فالو کنید .

و ازم حمایت کنید .

مرسی ازتون