مورچه چند روزه پسر خوب شده
یکی از نزدیکان یه اتفاقی افتاده براش بیمارستان بستری بود و مورچه چند روز رفت پیشش بیمارستان کمک
امروز هم با من اومد پشت در اطلاق عمل منتظر موند تا کارم تموم بشه .
من نفر اول رفتم تو اتاق عمل و کارم انجام شد و استرس درد داشتم آمد خدا رو شکر سخت نبود و چیزی متوجه نشدم .
دیروزم دانشگاه نرفتم روزه بودم و بدنم خالی کرده بود توان رفتن بیرون رو نداشتم خوابیدم تا افطار
خیلی الان حالم خوبه خیلی این عمل رو مخم بود همش عقبش میانداختم اما الان خوشحالم که انجام شد .
قدر سلامتی رو بدونید که واقعن نعمت بزرگی هس ...
الان هم میخام برا تشکر از مورچه اهنگ میپرسی تاکی از شروین رو براش بفرستم خوشحال بشه
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻛﻪ دوﻧﻪ ﺑﻪ دوﻧﻪ ﻣﻮﻫﺎت ﺳﻔﻴﺪ ﺷﻦ
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻰ اﻣﺎ ﻣﻦ دﻳﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻢ
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﻮه ﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﺑﺒﺮﻳﻢ درﻳﺎ
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﭼﺮوﻛﻴﺪه ﺧﻄﺎی دﺳﺘﺎم
ﻣﻦ ﻣﻴﺨﻮام ﺑﺎ ﺗﻮ ﭘﻴﺮ ﺷﻢ ﻳﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻳﺎ ﻫﻴﭽﻜﺲ
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻋﺼﺎﻣﻮ ﺗﻜﻴﻪ دادم ﺑﻪ دﻳﻮار
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺑﺮام ﻳﻪ ﭘﻮک از ﺳﻴﮕﺎر
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻳﺎدت ﻣﻴﺮه اﺳﻢ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻣﻮن
ﻣﻴﭙﺮﺳﻰ ﺗﺎ ﻛﻰ ﺗﺎ وﻗﺘﻰ ﻣﻴﺸﻴﻨﻴﻢ زﻳﺮ آﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎرون
یه جوراب مشکی قشنگ
یه مداد چشم
یه ریمل ابرو
یه رژ لب از این کوچولو ها
یه بسته مداد رنگی
یه گیره مو
یک دفتر با عکس بابای سیمسون ها
یه تراش قرمز
و یک ردیف استیکر
به مناسبت روز جهانی زن برا خودم خریدم .
من چرا رفیق خوب ندارم؟
با هر که صمیمی میشم سرم کلاه میره
مثلن دوست داشتم صمیمی قبلن همه زیر و زی من رو میدونست
کلی رفاقت داشتیم بعد دو سال اینا با بقیه رفته بودیم حرم
داشتیم حرف میزدم دیدم داره به بقیه عکس نشون میده
یه عکس بود که توش حالت مهمونی نامزدی و اینا بود با لباس و آرایش
فهمیدم قبلنا ازدواج کرده بوده و عروس شده بوده
بعد جدا شده و اصلن درباره آین موضوع به روی خودش نیاورده بود و بعد دو سال من رو محرم خودش ندونسته و نگفته بوده .
شک شدم و بهش چیزی نگفتم
اما از بعد اون دیگه باهاش تغییر رفتار دادم تا کلن تموم شد .
همه آدم ها بدونند صادقی باهات دو رنگی میکنند
به چی ها فکر میکنم
چهارشنبه نوبت عمل زدم فکرم درگیره بهش فکر میکنم از درد میترسم میترسم دردم بیاد
دوم به ف فکر میکنم فکر میکنم این همه سال که باهاش دوستم دوستیم زیاد براش ارزش نداره
یه گلیپ از محسن لرستانی دیدم بچه معروف میگه وقتی لنگ یه سند بودم هیچ کس کمکم نکرد و برام سند نزاشت رفاقت به درد نمیره همین ف وقتایی که اعصابم خراب بود و مثلن ا میاومدم درد دل کنم میگفت برا من نگو انرژی منفی وارد زندگیم میشه
من خاموش میشدم اما من پای همه در دل ها و مشکلاتش بودم
کامل اتفاقی افطار مهمان حضرت معصومه بودم
بسیار خوشحال شدم
از اینکه افطار تنها نبودم
و کنار دیگران بودم.
از خدا متشکرم
و میدونم حواسش یه منم هست
خیلی کارا برام کرده
راستی من خیلی برا ماه رمضان ذوق دارم
چون آدم ها مهربان تر میشن
رزق و روزی هم زیاد میشه
خلاصه که برا من دعا کنید
برا روح اموات بی وارث هم صلوات بفرستید