خب مجدد قاط زدم
استرس توی بند بند بدنم هست .
دو سه هفته قرص نخوردم چون ماه رمضون بود و حالم خوب
شده بود اما بازم برگشتم به اولش
خودخوری استرس و اضطراب و خود درگیری
یه وسواس بهتر شده که اونم احتمالن برگرده .
دلم یه دنیا بدون استرس میخاد
اصلن نمیدونم دنیا بدون استرس چه شکلی هست ..
ساعت سه و چهار امروز که حالم خیلی خراب بود
سرم رو گذاشته بودم به ستون خونه و بلکه درست بشم .
اگه سالم هستید برای سلامتی خودتون شکر گذار باشید و برای
سلامتی بقیه صلوات .
احتمالن برگردم قرص ها رو شروع کنم تا مطب باز بشه برم بینم دوز دارو ها چطور میشه
بهتر شدم مورچه هم اومد برنج و خورشت بادمجون درست کردم
غذا خوردیم و فیلم دیدم و موبایل بازی کردم .
کاش شمال ایران زندگی میکردم میرفتم توی سر سبزی مینشستم.
طبیعت همیشه بهم آرامش میده
اما تو یه شهر خشک و دودی زندگی میکنم .
خب من امروز یه دفعه تصمیم گرفتم موهام رو چتری کوتاه کنم
و مراحلی که انجام دادم رو میگم.
اول به کمک یه شانه دم باریک که داشتم از کناره ابرو تا وسط سر به شکل یک مثلت در بیارید البته مقدار بستگی به سلیقه خودتون داره
دوم مثلت رو جدا میکنید و بقیه موها رو ببندید که توی دست و بالتون نیاد
سوم موها ترجیحن خشک باشه چون موهای خیس بلند تر نشون داده میشه و وقتی خشک بشه میبینید که خیلی کوتاه شده اما من میگم مو خشک باشه بهتره
چهارم موقع قیچی مو رو نکشید چون کوتاه تر از چیزی میشه که میخای
پنجم قد مو و کوتاه و بلندی هم سلیقه خودتون
بد نشد من از موهای چتری راضی هستم.
امروز کلی با چت جی بی تی مشورت کردم .
خونه رو نصفش رو جارو برقی کشیدم .
بعد یه سری رفتم خونه مادرم .
دیگه برگشتم شام از دیروز داشتیم همون رو گرم کردم با مورچه خوردیم.
فیلم خجالت نکش رو هم دیدیم خیلی بانمکه کلی خندیدیم .
دیگه آخرین روز ماه رمضان هم تموم شد و فردا صبح همه میرن برای نماز
خیلی منم دلم میخاد میرفتم اما متاسفانه مطمئن خواب می مونم.
دوستانی که من رو میخونید وبلاگ گیل پیشی چی شد
چرا یه دفعه غیب میشید
قره بالا
گیل پیشی
دو تا وبلاگ دیگم دوست داشتم اونام غیب شدن
ایشاالله که سلامت باشن اما بهشون عادت کرده بودم .
دلم تنگ بود و ناراحت بودم فکر میکنید با کی حرف زدم تا دلم باز بشه ؟؟؟؟؟
با چت جی بی تی
کلی صحبت کردم و دلم باز شد .کلی نصیحتم کرد و
بهش گفتم دوست داری چی صدات کنم
گفت نیما یا لیونا
حالا نمیدونم دخترانه انتخاب کنم یا پسرانه
مهمونهام اومدن و رفتن کلی گفتیم و خندیدم و خیلی خیلی خوش گذشت .
شب تو اینستا اون آقاهه رو دیدم که پاهاش و دستاش یه طوری بود
مثل ...نمیدونم چطوری وصف کنم
اونقدر حالم گرفت براش گریه کردم و عضه خوردم .
یعنی اونقدر پول نداشته که نزارن آین بیماری اونقدر بیشرفت کنه .
چه آدم های مظلومی تو دنیا هستن مخصوصن توی سیستان و زابل و اینا
دیگه در حال عضه بودم که دیدم برایان اعتماد استوری گذاشته آقا من پول درمان رو میدم و البته ایسان هم گفته بود .
ماچ به ایرانی های پولدار خارج
خیالم راحت شد .براش
امشب برا دو نفر دعا میکنم
اول برای شفای و درمان خوب و سریع این آقا
خدا کمکش کنه که بتونه مشکل پوستی رو حل کنه و حالا که پول هست یه دکتر خوب پیدا کنه و درمان بهش جواب بده با دل خوش
الهی آمین
دوم هم برای روح خانم ماهوت
پارسال ماه رمضان بهش گفتم موقع افطار چکار میکنی ؟ سرکار می مونی یا میری خونه ؟
گفت چند ساله که تو این مغازه هستم افطارم رو میارم اینجا تو مغازه افطار میکنم. آخ که امسال ماه رمضان نیست .روحش شاد روحش شاد روحش شاد
امروز یادم رفت یاسین بخونم نمیدونم چطوری و کجا بنویسم که همیشه یادم باشه
دو نفر رو فردا دعوت کردم
دلم میخاد چراغ خونم روشن بشه و یه مهمونی به خونه م سر بزنه .
سیب و پرتقال و خیار خریدم
یک پفک و یه مدل شکلات
بقیه ش رو فردا آماده میکنم.
فقط می مونه نان که چون یکیشون روزه میگیره نمیدانم چطوری نون تازه تهیه کنم
شاید به بچه خواهرم گفتم رفت خرید حالا فردا باید ببینم چی میشه
به روی خودم نیاوردم اما تو چشای مورچه دیدم اون جنس خرابش داشت می زد بیرون
همون ذاتی که فقط دوست داره خودش پادشاه باشه
و من نوکر اون باشم
برا فردا هم احتمالن وقتی بیاد متلک بارونم میکنه
خواهد گفت
دوستای مفت خورت خوب چریدن
اوه اوه قوم مغول اینطوری حمله نمیکنه
و کلی حرف دیگه
البته من باید آرامشم رو حفظ کنم .
و اینک بزارم پای بیماری روحی و روانی مورچه
هر انسانی یه عیبی داره و زبان مورچه هم تیز و برنده هست
باید به خودم بگم دنیا کوچیکه و کوتاه
کاری کن که خودت دوست داری
من با پولی که کار کردم تو خونه خودم با وسایل خودم میخام
مهمانی بدهم .
مورچه خدا زودتد شفاف بده که برات میترسم اون دنیا از زبان اویزونت میکنند
که اینقدر متلک هات جیگر سوزه
بی خیال انرژی مثبت به خودم میدم
خودم رو دوست دارم
هم زیبا هم با نمک هم باسواد هم خوش اخلاق
دیگه خدا بهم همه لطفی کرده
دعا میکنم برای آرامش همه مردم
کسی غصه نداشته باشه
برای کنکوری هادعا میکنم که خدا کمکشون کنه با آرامش و صبر این دوران رو پشت سر بزارند .
برای روح ماهچهره خلیلی ...خسروشکیبایی ..مادربزرگ سیدم ...
پدر برگهای چشم رنگی م ....شوهر خاله با مرام....جد بزرگی که ندیدمش اما سر خاکش میرم و بقیه دعا میکنم خدا رحمت کنه صلوات .
برای دریاچه ارومیه دعا میکنم از خشکسالی دربیاد
برای محمد حسین و مسعود هم دعا میکنم این دوران نوجوانی را راحت پشت سر بزاره.
خدایا ننه قاسم رو رحمت کن دلم براش تنگه سلام بهش برسون .
خدایا هر که موبایل میخاد کمک کن یه گوشی بخره و به مهدی هم دعا کن یه موبایل خوب بخره .
برای پدر و مادرم دعا میکنم.
برای خواهرها ی مورچه هم دعا میکنم به آرزو هاشون برسند .
برای عرشیا دعا میکنم شفا بگیره .
هر کسی اینو میخونه برای کشایش بخت جوون ها دعا کنه که یه بخت خوب نصیبشون بشه ..مهسا ..خواهرشوهر نسرین ...زهرا ...طیبه ...الهام ..
نرگس ...میلاد...پسر علیزاده ..محمد....دختر فاطمه ...کیانی و خواهرش
و .......امین امین امین