زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

مجدد غمگین شدم

تجربه که این هفته به دست آوردم در عین اینکه شاید شاد باشه اما برا من خیلی عمیق و ناراحت کننده بود 

احساس که اتفاقی و بدون نیت قلبی دوستم که بچه داره به من و مورچه با رفتار و مکالمات و حرکاتش کرد که هم من و مورچه دقیق متوجه شدیم که مورد قضاوت قرار گرفتیم که بچه داشتن خوبه یا بد ..حتی تو اون موقعیت که با دوستمون بودیم  به مورچه نگاه کردم و متوجه تعییر حالش شدم و نگاهش مثل من غمگین شد .

بعد اونقدر فشار عصبی وارد شد بهم که همه برق ها رو خاموش کردم و خونه رو تاریک تاریک کردم و خوابیدم و تا صبح خواب آشفته میدیم .

از دوستم به دل نمیگیرم چون اون از حساسیت ما نسبت به این موضوع آگاه نیست و الان دیگه غم و اندوهم از بین رفته شاد نیستم اما اون حس تلخ رو الان ندارم .


فردا گوشیم رو خاموش میکنم و تا هر موقع دلم بخواد میخوابم حوصله هیچ کسی رو ندارم.


لطفن کسی برام کامنت درباره بچه نزاره هر مدلی که بگید قلبم میشکنه 

فقط بخونید و رد بشید .ممنون 


متن پایین م تو گروه انگیزشی که هستم در باره سوالم که درباره بچه هست 

یکی نوشته بود 


درود و مهر روست عزیز

 قصد ندارم بهتون بگم فایل هیچ مگو را یکبار دیگه گوش بده. قصد ندارم بگم ذهن فهمنده را تعطیل کن. قصد ندارم بگم در این فرصت طلایی باقیمانده قدرت ذهن را بیشتر نکن. قصد ندارم بگم تسلیم بی چون و چرا باش. چون مسلما خودتون می دونید ولی همچنان ذهن طوفانی بپا کرده که صدای اگاهی به شما نرسه و صدای ذهن بلندتر از صدای اگاهی بوده. گاهی ذهن سوالایی مطرح میکنه که انگار خدا باید بابت اتفاقای زندگی، به ما جواب پس بده. میدونید چرا؟

چون ذهن زندگی رو یک طرح از پیش تعیین شده میبینه که بله هر ازدواج باید ثمره داشته باشه. ولی زندگی اینطور نیست نیومدیم برای اینکه مسیرهای کلیشه وار تولد تا مرگ رایج  رو طی کنیم. 

حالا بنظرتون چرا؟

چرا یکی ازدواج میکنه یکی اصلا تا اخر عمر مجرد می مونه‌ یکی ازدواج میکنه بچه دار میشه یکی بچه دار نمیشه یکی فرزند مریض بدنیا میاره یکی فرزند سالم. 

بنظرتون خدا تبعیض قایل شده؟

بنظرتون خدا حواسش نبوده؟

اگه بچه نداده بنظرتون خدا نمیتونسته و بلد نبوده؟

یا وقتی بچه ای مریضه خدا غفلت کرده؟

یا خدا میخواسته مجازات کنه؟ 

مسلما خیر

خدا رو میشه در دو کلمه عشق و اگاهی تعریف کرد.

 عشقی که گاهی لطفش، در ندادن، پنهانه.

و گاهی در چیزهایی که ذهن ما اسمشو می‌ذاره مصیبت، بدبختی، بدشانسی 


 روح هریک از ما با یه مسیر خاص به این دنیا اومده

هر روح برای بیداری، طرح مخصوص به خودش رو داره.

و اونی که بچه‌ی مریض داره، شاید خودش انتخاب کرده که با عشق مسئولیت رسیدگی به این بچه در دنیا رو بر عهده بگیره یا 

شاید بچه‌اش خودش یه پیام‌آوره برای بیداری اون پدر و مادر اومده جیزی یاد بده که شاید از مسیر سالم بودن نمیشد فهمید.

کسی که بچه نداره شاید اومده تا در مقام صبر خدا رو ملاقات کنه 

شاید قراره اون عشق بینهایت مادری رو در قالب یک پرستار یک مربی یک معلم به کودکان دیگران تقدیم کنه. یا شاید فقط و فقط فرستاده شده برای اینکه آغوش پر مهر مادرانه ای برای کودکی دیگر شود.

ما نمیدانیم و ذهن هم از دانستنش ناتوان هست. حکمت های خدا در حد فهم با ذهن بشری نیست. اینها هم مثالهایی کوچک در حد پیمانه ذهن بودند.

گاهی بعضی از وصالها و بیداری ها نه حتما در وفور و نعمت بلکه در نبود و نیاز و نرسیدنها و شکستها اتفاق میفته. 

هر روحی مسیر خاص خودش رو  داره  که ذهن با تحلیهایش بر اساس دیتاهای موجود  دنیوی قادر به درک آن نیست. ما باید بپذیریم که ما همه چیز رو نمیدونیم ولی یه چیزو میدونیم خدا عشق مطلق است و جز خیر برای من نمیخواهد.

حکمت همه اتفاقای زندگی ما اونقدر شیرینه که اگه یک روز به درک و اگاهیش برسیم  مطمینا از ته دلمون میگیم: 

"خدایا شکرت که همین رو دادی ،

نه اونی که من می‌خواستم.

تا اون روز با خشوع و احترام تمام آنچه هست را بدون چون و چرا و ای کاش و ولی و اما میپذیریم. هیچ میشویم و هیچ نمیگوییم.

دوست بسیار عزیزم

اگر شما همان کسی هستید که تا به امروز صاحب فرزندی نشده اید خواستم بدونید

انقدر این حکمت خدا دقیق و در جای خود و در زمان خود هست و برکات عظیمی در پس پرده دارد که حتی نمی توان دعا کرد که کاش زودتر صاحب فرزند شوید. چرا که انچه خدای سراسر عشق و مهر برایتان درنظر گرفته است بینهایت شیرین تر و زیباتر است. پس بپذیرید تسلیم باشید، در برابر خالق هستی خالق همه کودکان خاشعانه سکوت کنید

به روش خودش در زمانی درست، جواب احترام و ادب شما را میدهد. (باز هم توی پرانتز میگم تسلیم بی قید و شرط نه تسلیم مشروط به فرزنددار شدن)

در این صورت هر پاسخی از خدا دریافت کنید مسلما رضایت بخش خواهد بود.


یادم باشه

آزمون ساعت ۱۶ هست امتحانم از مریم اینا جلوتر هست 

یه موقع فراموش نکنم 

امتحان مم قبل از اونها شروع میشه 

مورد علاقه ها

ارکستر سمفونی حماسه خرمشهر از استاد مجید انتظامی چه زیباست انگار بند بند موزیک با روحت حرف میزنه خیلی دوستش دارم .

البته بعد امروز اهنگ های وحید تاج رو گوش دادم اونم قشنگ میخونه 

به لیست کنسرت هایی که دلم میخاد برم وحید تاج هم  اضافه شد .



صبح یکز از بچه ها که مغازه رو جمع کرده گفت یه کم از بارهام رو بیارم فعلن بزارم خونتون تا یه فکری براش کنم منم قبول کروم که کارش راه بیفته 

امیدوارم بعدن برام شر نشه 

فیلم اندوهی به وسعت اقیانوس

دیشب فیلم اندوهی به وسعت اقیانوس رو دانلود کردم 

کلی کامنت و نظر داشت که فیلم گریه داری هست و احساساتی 

فیلم رو دیدم اما اصلن گریه م نگرفت و احساسی نشدم همش منتظر بودم صحنه های گریه دارش بیاد اما واقعن یه فیلم معمولی بود و فقط  شاید اگه خیلی میخاست کسی براش گریه کنه یک دقیقه میشد .

نمیدونم من احساسات نداشتم یا بقیع خیلی احساسی هستن .

داستان یه خانواده که پسر سه سالشون گم میشه و بعد چندین سال اتفاقی پیدا میشه .


مورچه رفته محلشون 

منم میخام یه چای بریزم و بعد فکر کنم امروز مراسم کجا برم .

خیابون ما حالت قدیمی و سنتی هست و مراسم خیلی زیاد برگزار میشه .

چرا واقعن

چرا واقعن آدم خوبی نمیشم 

هی سعی میکنم غیبت نکنم کسی رو قضاوت نکنم  از حاشیه به دور باشم اما کلی رعایت میکنم اما یه دفعه یه غیبت میکنم اونم بد مدل شروع به قضاوت الکی خودم میکنم .

با مورچه و برادم رفتیم  بستنی بخریم  اونجا یه خانم فقیر بود 

من قصاوتش کردم و غیبتش رو کردم تازه بهش خندیدم .

خاک بر سرم کنند یکی نیست بگه تو خودت کی هستی که دیگران رو مسخره میکنی .

الان عذاب وجدان دارم .

خدایا من رو ببخش .

من واقعن نادانم 

بنده خدا رو مسخره کردم در حالی که خودم هیچ خری نیستم .

واقعن توبه 

تمام هفته بعد هیچ بشری رو قضاوت نمیکنم .

حتی آدم های سیاسی رو 

و همه چیز رو می‌سپارم به صاحبش خداوند متعال.