زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

چند ساعت دیگه عیده

تقریبا نه ساعت یا ده ساعت دیگه سال جدید شروع میشه و سال قبلی میره و بالاخره ۱۴۰۳ گذشت با اینکه همه میگن چه زود گذشت اما من حس میکنم خیلی طور کشید تا تموم شد.

رفتم دانشگاه و هنوز دارم ادامه میدم

تو دانشگاه خیلی نتونستم درس زیاد بخونم و معدل نوزده و اینا بگیرم 

از آخرین عمل یا بهتره بگم از اون عمل که بیمارستان ن انجام دادم 

کمرم درد شدید گرفتم . و کلی عوارض دیگه ..

مثلن امروز وسط راه یه دفعه دیدن کمر درد گرفتم و دیگه رفتم توی شوک و به زور تا جایی که تاکسی بود رسیدم. 

دلم میخاد هیجان داشت آما همش زیر پتو در حال خودخوری و عضه بودم .


خلاصه اهداف زیاد برای ۱۴۰۴ هست .

و امشبم شب احیاس و امیدوارم همه آرزو های خوب برآورده بشه.

و در کنار همه چیزایی که میخام یه عقل سالم میخام اینکه بتونم ذهنم رو کنترل کنم .غم ازم دور بشه ...روحیه م برا بالا 


خدا همه اموات رو بیامرز اموات که فامیل و هم خون من بودن 

کسایی کل باهاشون حتی یکبار هم شده سر یک سفره نشستم .

خدایا اموات بد وارث یا بی وارث را بیامرز .

خدایا در این شب یاد میکنم شهدا رو کسایی که برای وطن در هر دوره تاریخ جان خودشون رو از دست دادن دعا میکنم


خدایا بیماران رو شفا بده اول برا حاج عباس دعا میکنم برای اون همسایه طبقه بالا 


خدایا برای جوون هایی که کار ندارند یعنی کار درستی ندارند دعا میکنم 

که یه کار خوب براشون پیدا بشه .

کاسبی ها ی  رونق بده 

برای خانم فرهادی دعا میکنم .روزیش زیاد بشه.

برای دختران دم لخت آرزوی همسری خوی و وفادار میکنم 

خدایا کمک مورچه کن اونم روحیه ش حفظ بشه بهش سلامتی بده و رزق حلال رو .

خدایا یه همسر خوب برا محمد و مجتبی 

و............


خدایا فرزندی نصیب چشم انتظارات کن .

سالم ..زیبا ...بانمک ...با هوش ...دلخوشی باشه تو هر زندگی