زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

۱۰۰۷

بالاخره منم تسلیم قرص های اعصاب شدم

رفتم روان پزشک و دارو گرفتم 

حجم استرس و اضطرابم زیاده شده در حدی که لرزش میگیرم.

و یه دنیا رو سیاه میبینم. یعنی الان با اینکه سنم نه زیاده نه کم 

اما هیچ امیدی به آینده ندارم.

و دنیا رو سیاه سیاه میبینم.

۱سیر گذشته و ترسو از آینده هستم.

و در قبال رفتن به دکتر خیلی مقابله کردم. 

اما با این اوضاع جسمی  و روحی اگه  دکتر نمیرفتم. 

ممکن بود یه کاری دست خودم بدهم.

امیدوارم خدا کمک کنه .