زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

۱۰۰۱

یه موضوع بدی تو جامعه هست که من مطمئنم تمام کسایی که اینکار رو انجام میدن شاید الان خوشحال باشن اما تا اخر عمر یه حس تلخی ازش دارند


فروش مو 

یکی رفته بود عروسی تهران 

میگفت  تقریبا همه دخترای  نوجوون  توی مجلس

موهاشون کوتاه کوتاه بود 

چون همشون موهاشون رو فروخته بودن .




یاد فیلم بینوایان افتادم 

مادر کوزت هم بخاطر چند سکه موهاش رو فروخته بود .




نظرات 1 + ارسال نظر
Lily چهارشنبه 7 آذر 1403 ساعت 23:34

یه داستان از او هنری هم بود هدیه سال نو ماجرای دلا و جیم

الان گفتی یادم اومد تو کتاب های مدرسه بود
اون موقع فکر نمیکردم یه روزی بیاد که مو هم بشه فروخت
برام تعجب آور بودکه موهاش رو فروخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد