زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

زندگی خانم و اقای مورچه

تلاش برای بهتر شدن من خانم مورچه گازی و همسرم اقای مورچه سیاه

مربا

امروز با دوستم رفتیم میدان کهنه سمساری اخوان 

کلی مغازه رو بالا پایین کردیم 

لای این ظرف و ظروف ها دست دوم و نو گشتیم

و کلی وسیله های جالب پیدا کردیم 

یه خروس پیدا کردم عتیقه  جنسش از برنز بود دیگه با چونه زدن ۵۰ تومن ازش خریدیم .

تو راه برگشت هم به و هویج و اینا خریدم و اومدم خونه به سرم زد و شروع به مربا درست کردن کردم.

مربا تا ساعت شش شب طول کشید 

و دوستم رفت خونشون 

من ماندم و کلی ظرف و اشپرخونه به هم ریخته 

یه کم جمع و جور کردم .

و دیگه از خستگی افتادم. 

یه سرکی برم خونه مادرم و بیام 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد